عمرازدختر ابوبکرکه نامش ام کلثوم بوده خواستگاری کرده که عده ای به اشتباه وعده ای به عمد به نام دختر علی نوشته اند .قال: خطب عمر بن الخطاب أم كلثوم بنت أبى بكر إلى عائشة فأطمعته، و قالت: أین المذهب بها عنك؟ فلما ذهبت قالت الجاریة: تزوّجینى عمر، و قد عرفت غیرته و خشونة عیشه، و الله لئن فعلت لأخرجنّ إلى قبر رسول الله صلى الله علیه و سلم و لأصیحنّ به» .ابن عبدالبر؛ الاستیعاب ، ج4،ص:07 .عمرازدختر ابوبکرکه نامش ام کلثوم بوده خواستگاری کرده که عده ای به اشتباه وعده ای به عمد به نام دختر علی نوشته اند .قال: خطب عمر بن الخطاب أم كلثوم بنت أبى بكر إلى عائشة فأطمعته، و قالت: أین المذهب بها عنك؟ فلما ذهبت قالت الجاریة: تزوّجینى عمر، و قد عرفت غیرته و خشونة عیشه، و الله لئن فعلت لأخرجنّ إلى قبر رسول الله صلى الله علیه و سلم و لأصیحنّ به» .ابن عبدالبر؛ الاستیعاب ، ج4،ص:07.
از جمله موضوعات مورد اختلاف مسلمانان با وهابیان، موضوع بنا و ساختن گنبد و بارگاه و گلدسته بر روی قبور است. مسلمانان در طول تاریخ به این سنّت عمل کرده و بر جواز و استحباب آن، به ادله ای از کتاب و سنّت، تمسک کرده اند. به خصوص این عمل موافق با منطق عقل و روش عقلا است. ولی از زمان ابن تیمیه مخالفت با این عمل شروع شد و بناها و گنبد و گلدسته ها از مظاهر شرک شناخته شد، تا زمان آل سعود که این عقیده به حدی اوج گرفت که آل سعود در عمل به مخالفت با آن پرداختند و با فتوایی که از علمای وهابی صادر شد، امر به تخریب گنبد و بارگاه و گلدسته ها و بناهای قبور داده شد. تمام آن ها به جز بارگاه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آن هم از ترس مسلمین، تخریب گشت.
ابن تیمیه می گوید:مشاهدی که بر روی قبور انبیا و صالحین از عامه و اهل بیت بنا شده، همه از بدعت های حرامی است که در دین اسلام وارد شده است»(1) و در جایی دیگر می گوید: شیعه مشاهدی را که روی قبور ساخته اند تعظیم می کنند، شبیه مشرکین در آن ها اعتکاف می کنند، برای آن ها حج انجام می دهند، همان گونه که حجاج به سوی بیت عتیق حج انجام می دهند»(2)
استدلال به لوح حضرت فاطمه (سلام الله علیها)
میرزا حسینعلی بهاء برای اثبات ادّعای علیمحمّدباب، بهلوح حضرت فاطمه (س) که در کتاب ایقان نوشته استناد می کند و مینویسد:چنانچه در کافیدرحدیث جابر در لوح، فاطمه در وصف قائم می فرماید:
علیه کمال موسی و بهاء عیسی و صبر ایوب فیذل اولیائهفی زمانه و تتهادی رؤوسهم کما تتهادی رؤوس الترک و الدیلم فیقتلون و یحرقون و یونخائفین مرعوبین و جلین تصبغ الارض بدمائهم و یغشو الویل و الرنه فی نسائهم اولئک اولیائیحقا».1 یعنی (.بر اوست کمال موسی، بهاء عیسی و صبر ایّوب و در زمان او دوستان ذلیلشوند و سرهای ایشان به هدیه فرستاده شد، مانند سرهای تُرک و دیلم، ایشان کشته خواهندشد و سوزانده خواهند گردید .)
کیفیت استدلال:
میرزا حسینعلی بهاء برای برحقّ بودن علی محمّد باب بهاین حدیث استناد کرده و میگوید:
حرفی از این حدیث باقی نماند، مگر آنکه ظاهر شد.چنانچه در اکثر اماکن دم (خون) شریفشان ریخته شد و در هَر بلدی ایشان را اسیرنمودند و به ولایت و شهرها گردانیدند. بعضی را کشتند و بعضی را سوزاندند و . »2
پاسخ:
اصل این حدیث که بسیار هم طولانی است در کتاب کافینقل شده است. ما آن قسمتی که شاهد مثال ما است بیان میکنیم تا جواب استدلالبهائیان داده شود. حدیث را ابی بصیر از امام صادق (ع) و آنحضرت از پدرش نقل کردهاستکه به جابر بن عبدالله انصاری فرمود:
: علیه کمال موسی و بهاء عیسی و صبر ایوب . فی نسائهماولئک اولیائی حقا». ملاحظه فرمایید؛ اولاً ایشان حدیث را به طور کامل نقل نکرده واز علیه کمال موسی» شروع می کند تا علیه» را به باب برگرداند و مرجع ضمیر را کهم ح م د» است ذکر نکرده (شما باز اصل حدیث را ببینید». ثانیا فیذل اولیائی» را اولیائه»نوشته و حال آنکه چون حدیث قدسی است و مراد از یاء متکلم در اولیائی»، خدا می باشدو مقصود، ابتلای شدید اولیاء خدا می باشد که از زمان امامت حضرت که بعد از فوت و شهادتپدر (امام عسکری) بوده تا موقع ظهور حضرت، پس ابتلای در زمان بالخصوص ظهور آن حضرت.پس حدیث مذکور، دالّ بر خلاق مقصود آنها نموده و دست خائنین را کوتاه و به اهل عالممینمایاند که اینها، هم تحریف کردهاند و اولیائی» را اولیائه» آوردهاند و همتقطیع نموده اند تا ضمیر علیه» به امام زمان برنگردد.
پس معنای قسمتی را حسینعلی آورده است چنین میشود: اینامر را به پسرش (م ح م د) که رحمت من است برای عالمیان، بر اوست یعنی بر محمد بن حسناست. کمال موسی و بهای عیسی و صبر ایوب. پس دوستان من (اولیائی) در زمان او ذلیل میشوند» تا آخر حدیث.
همین تحریف را گلپایگانی در صفحه ی۱۲۹ فرائد» نقل نموده است.
1.ایقان، میرزا حسینعلی بهاء ، ص190 (ایقان 199 صفحهای.
2. همان.
مبلغان بهائی با الهام گرفتن از مکتوبات رهبران اصلیبهائی میگویند: خداوند محض محبّت انسان را آفرید و برای هدایت او، پیامبرانی را میفرستد تا در هر زمان، مطابق با نیاز بشر، تعالیم جدیدی را برای رشد و تعالی انسان بهارمغان آورند. انسان به سبب ذات انسانی خود ناقص و خطاپذیر است و برای رسیدن به کمالو تعالی محتاج به هدایت الهی است بنابراین ظهور ادیان نمی تواند متوقف شود زیرا انسانهمواره و در هر دورانی همچنان به تعالیم آسمانی و ارتباط با خالق خود نیازمند است.و با این مقدمات خواستهاند بگویند حضرت محمد آخرین پیامبر نبوده و میرزا حسینعلینوری پیامبر عصر جدید است.»
در عصر جدید شاهد آن هستیم که عدّهای به ظاهرخداپرست خود را موحّد و صاحب دین جدید معرفی میکنند. این افراد، پیروان میرزاحسینعلی نوری (ملقب به بهاء الله) بوده و دین خود را بهائیت معرفی میکنند. اینافراد با استفاده از تعالیم رهبران خود مدعی هستند که زمان دین اسلام تمام شده استو وقت آن رسیده بود که پیامبری جدید، دین جدیدی آورده باشد.
تناقضدر مورد خواب نزد پیروان احمدالحسن بصری کاملاً مشهود و بر علیه ادعای احمد الحسن بصری استفاده میشود.
امامساختگی جریان مدعی یمانی در کتاب عقائد الاسلام خود که بشارت آن را به پیروانش دادهبود مینویسد: تنها خوابی حجّیّت دارد که در خصوص شناخت حجّت الهی باشد و آن هم بهاین شرط که نصّی در خارج در تایید آن خواب وجود داشته باشد و خوابی که مبتنی بر دلیلنباشد هیچ ارزشی ندارد. [1]
طرفداران احمدبصریای که مدعی فرزند امام زمان (عج) و نایب او بودن است، میگویند:
ولایت فقیهرا قبول نداریم، چون هیچ نصّی در آن نیست،نه دلیل برهان عقلی،
نه نص محکم قرانی، و نه حتی نصوص روایی.»
ما در جواب دلایلی بر وم و اثبات ولایت فقیه میآوریم:اولاً از روایاتی که خود این افراد هم قبولش دارند، یکی توقیع شریف امام زمان (عج) خطاب به نائب چهارمشانعلی ابن محمد سمری دلیل بر ولایت فقیه است: اما الحوادث الواقعه، فارجعو فیها الیروات احادیثنا، فانهم حجتی علیکم و انا حجة الله علیهم.»
یکی از موانع بزرگ در ایجاد همبستگی در کشور وجود فرقههای انحرافی است.
فرقه های انحرافی در داخل و خارج از کشور تلاش می کنند خود را به اثبات برسانند. به جهت این امر به هر کار غیر قانونی هم دست می زنند، یکی از آن کارها که توسط بهائیت و عده ای دیگر صورت می گیرد امر جاسوسی برای دشمن است. فرقه ها برای آنکه موجودیت و محبوبیت کاذب خود را تداوم ببخشند حاضر هستند با فروختن اسرار نظام جمهوری اسلامی ایران به دشمن، سبب تضعیف کشور شده و برای خود جایگاهی درست کنند.
تحرّی حقیقت در لغت به معنای درنگکردن در طلب امر» و نیز به معنای حقیقت جوئی» به کار می رود، واژه حقیقت نیز بهمعنای حق، راستی، درستی و هر چیز اصیل است.
این واژه در اصطلاح به معنای تلاشبرای یافتن حقیقت» میباشد، یعنی انسان تامل نموده و بدون شتابزدگی در پی تحصیل حقیقتو درستی و اصل دین به کاوش بپردازد. این اصل اولین و مهمترین اصل از اصول دوازدهگانهبهائیت است که سران بهائی آنرا مطرح نمودهاند. اما این اصل اجرا نمیشود، سرانبهائی مدعی هستند که در بهائیت هیچ بهائیای بهائی متولد نشده و بهائیان از رویتحقیق و مطالعه بهائیت را انتخاب کردهاند.
درباره این سایت